کاش ان روزها دیگر تکرار نشود روز تشویش خاطره ها روزهای تکرار خطا روزهای توهین و تحقیر روزهای رفتن یک ارزوی گران ...؟ کاش باز هم می توانستم اسمان را بدرم به کوچه های ان طرف تر سفری تکراری کنم کاش می توانستم دیوار را بشکافم و باغ خاطره هایم را ان سوی دیوار ... کاش می شد پنجره را دوباره به روی باغ گشود کاش باران دوباره می بارید کاش می توانستم پرواز کنم به اولین نقطه به اولین اغاز به اولین تابش به مقصدی تازه به اوج یک قله ی باریک و بلند به فراموشی و احمق بودن به سفر حجمی در خط زمان و به حجمی "خشک " خود را ابستن کردن . . . خودم را می بینم خودم را می شنوم به خاطرم می سپارم پرنده ای را که مهاجرت را تازه اموخته است و به یاد او می افتم که روزی گفت : { پرواز را به خاطر بسپار زیرا پرنده مردنی ست } ...؟
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
بعضی از شعرای مشیریو دوست دارم! اینم جزو اون بعضیا بود
کاش ان روزها دیگر تکرار نشود
روز تشویش خاطره ها
روزهای تکرار خطا
روزهای توهین و تحقیر
روزهای رفتن یک ارزوی گران
...؟
کاش باز هم می توانستم اسمان را بدرم
به کوچه های ان طرف تر سفری تکراری کنم
کاش می توانستم دیوار را بشکافم
و باغ خاطره هایم را ان سوی دیوار ...
کاش می شد پنجره را دوباره به روی باغ گشود
کاش باران دوباره می بارید
کاش می توانستم پرواز کنم
به اولین نقطه
به اولین اغاز
به اولین تابش
به مقصدی تازه
به اوج یک قله ی باریک و بلند
به فراموشی و احمق بودن
به سفر حجمی در خط زمان
و به حجمی "خشک " خود را ابستن کردن
.
.
.
خودم را می بینم
خودم را می شنوم
به خاطرم می سپارم
پرنده ای را که مهاجرت را تازه اموخته است
و به یاد او می افتم که روزی گفت :
{ پرواز را به خاطر بسپار
زیرا پرنده مردنی ست }
...؟